محل تبلیغات شما

‌یک روز چشم وا می کنی و می بینی همه ی فصل ها و ماه ها و روزها برایت شبیه به هم اند . در پنج شنبه همان احساسی را داری که در شنبه داری و غروب دوشنبه برایت با غروب جمعه ، هیچ فرقی ندارد ! بهار ، فقط بهار است و پاییز ، فقط پاییز . دیگر زیباییِ گلها ، تو را به وجد نمی آورَد ، خِش خشِ برگ ها تو را یادِ کسی نمی اندازد و جدول های کنار خیابان را که می بینی ؛ به سرت هوای قدم زدن و دیوانگی نمی زند ! تنهاییِ پروانه ها دلت را نمی لرزانَد ، مقصد قاصدک ها برایت مهم نیست و دنبالِ شجره نامه ی جیرجیرک ها نمی گردی ! یک روز چشم وا می کنی و می بینی که زندگی را بیش از اندازه جدی گرفته ای و تمام تلاشی که می کنی برای زنده ماندن است ، نه زندگی کردن ! از یک جایی به بعد ، همه چیزِ جهان برایت تکراریست ، نه اشتیاقی برای عاشقِ کسی شدن داری و نه انگیزه ای برای عاشقانه با کسی حرف زدن ! تمام زندگی ات طبق فرمول یکنواختِ منطق ، پیش می رود و دیگر هیچ آرزوی عجیبی در سرت نداری . آدم ها لابه لای مشکلات و سختی ها بزرگ می شوند اما بدان که آن روز ، تو بزرگ نشده ای ! فقط کودک بلند پرواز درونت را کشته ای . بزرگ شدن اینقدرها ترسناک نیست ! ‌ 

یک روز چشم وا میکنی...

بیاید چیزی در گوشتان بگویم!

، ,ها ,نمی ,ای ,برایت ,روز ,می کنی ,می بینی ,چشم وا ,روز چشم ,، تو

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها